جدول جو
جدول جو

معنی ده بالایی - جستجوی لغت در جدول جو

ده بالایی
(دِهْ)
تیره ای از طایفۀ ملکشاهی در پتشکوه. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 68)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَرْ رَ)
نام تیره ای است از طایفۀ ممزائی ایل چهارلنگ بختیاری. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 75)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
هم قدی. یک اندازه بودن:
سرو با قامت زیبای تو در مجلس باغ
نتواند که کند دعوی هم بالایی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
یکی از دهستانهای کوچک نه گانه بخش راین از شهرستان زاهدان. این دهستان در شمال خاوری خاش واقع و آب مشروب دهستان از قنات و چشمه تأمین می گردد. از 12 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3000 تن است و طایفۀ شهنوازی در آن ساکن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سر بالایی
تصویر سر بالایی
سر بالا بودن، محلی که رو به بالا میرود مقابل سرازیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم بالایی
تصویر هم بالایی
هم قدی، برابری تساوی
فرهنگ لغت هوشیار